شکیبا جونیشکیبا جونی، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

شکیبا نفس من و بابایی

بدون عنوان

شکیبای مامانی این روزا خیلی بهونه گیری میکنه به طوریکه خودش دیشب بعد یه دو ساعت بهانه گیری میگه مامانی من چقد بانه میگییم؟ ...
1 آذر 1391

بدون عنوان

از دیروز یعنی به تمام معنا دهنم صاف شد از بس این ترانه آرمین نصرتی رو گوش دادم ترانه عروسی رو از دیروز اینقدر گوش دادیم با جوجه جون که سرم درد گرفته الان داره میخوابه عزیز مامان همین که خاموشش میکنم میگه اسکال نداره الان خودش میاد بعد یه دیقه میگه ای بابا چرا گاموس میکنیا؟ همه لباسای توی کشوش رو هم میریزه بیرون هی لباساش رو عوض میکنه میگه این خوبه بییم عیوسی؟ ...
23 مهر 1391

بدون عنوان

دیشب رفته بودیم با دخملی یکم وسیله قنادی بخریم یه مغازه هست که ما همیشه وسیله هامون رو از اونجا میخریم همین که از ماشین پاده شده دخملی میگه مامانی میخوای جله   بخییم بهش میگم نه مامانی میخوام وسیله بخرم کیک   برات بپزم رفته داخل مغازه یه سلام بلند بالایی به خانومه کرده بهش میگه شما جله دایین خانومه بهش میگه بله خانومی چی میخوای میگه توفتینگی بعد میگه نه توفتینگی نه  هبیج میخوام خانومه بهش میگه ژله هویج که نداریم کلی لج کرده که من هبیج میخوام بهش میگم مامانی یه چیز دیگه بخییم میگه باشه پس جله گوجه بخییم ...
20 مهر 1391