بدون عنوان
چند شب قبل خاله مریم و امیر مهدی خونمون بودن امیر خیلی گریه میکرد شکیبا به خالش میگه خاله جون خوب بهش آب بده خاله مریم میگه نه خاله دلش درد میگیره شکیبا: آب که سفت نیست دلش درد بگیره یه چیز نرمیه باباجان
نویسنده :
مامان مری
3:17