بدون عنوان
دیشب من و بابایی شکیبا رفته بودیم دندون عقلمون رو کشیده بودیم و خیلی نمیتونستیم با شکیبایی بازی کنیم شب موقع خواب دیدم شکیبایی نشسته توی رختخوابش دستاش روی صورتشه بهش میگم چیکا میکنی دخملی؟
میگه دارم دعا میکنم تو وبابایی زودتر خوب شین باهم بازی کنیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی