شکیبا جونیشکیبا جونی، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

شکیبا نفس من و بابایی

بدون عنوان

1392/5/28 17:07
نویسنده : مامان مری
163 بازدید
اشتراک گذاری

این روزا خیلی به شکیبا جونم گیر میدم

 هر وقت یه اتفاقی واسه شکیبا میفته تا یه مدت هر کاری میکنه بهش گیر میدم

از شب عید فطر که از دست صبا افتاد و سرش خون اومد و بردیمش بیمارستان باز این ترس لعنتی همش تو وجودمه

دیشب رفته بود نشسته بود توی سطل آجراش هی بهش گفتم دخترم اون تو نشین میافتی ولی کو گوش شنوا تو آشپزخونه بودم که دیدم صدای جیغش اومد رفتم دیدم با سطلش برگشته دستش هم مونده زیرش

خیلی داد میزد که دستم درد گرفته واسش دستشو با آب نمک ماساژ دادم بعد هم بردمش حموم یکم زیر آب گرم ماساژدادم بهتر شد واسه اینکه یادش بره دردش رنگای انگشتیش رو بردم تو حموم کلی واسه خودش نقاشی کشید دیگه کامل دستش خوب شده بود ولی تا صبح ده بار بیدار کرد که دستم درد میکنه کلی واسش ماساژدادم پماد مالیدم شربت مسکن بهش دادم ولی فک میکنم دستش درد نمیکرد چون وقتی خواب بود دستشو یکم فشار میدادم هیچ عکس العملی نشون نمیداد فقط چون به حرفم گوش نداده بود میخاست دعواش نکنم تازه وقتی با سطل برگشت بهم میگه اگه سطلو از جلوم برمیداشتی من زمین نمیخوردم

خلاصه کلام اینکه این روزا شکیبا جون اصلا حرف گوش نمیده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان آوينا
16 شهریور 92 17:55
شكيباي خوشگل و شيطون روزت مبارك